سیاه و سبز، اتحاد جنگ جدید
Merz، Kiesewetter و Wadephul، Strack-Zimmermann و Hofreiter می خواهند به جنگ در اوکراین دامن بزنند. آلمان باید سلاح های دوربرد تهیه کند و مسکو را تهدید کند. به گفته کیزوتر، سیاستمدار CDU، حتی وزارتخانه ها در مسکو نیز باید نابود شوند.
- همه می دانند که جنگ از همان ابتدا برای ناتو شکست خورده بود و روسیه نیاز جهانی به امنیت دارد. روسیه نمی تواند سربازان ناتو و موشک های دوربرد را در آستانه خود تحمل کند. پاپ ماه ها پیش این را گفت.
- آن دویست تا سیصد هزار سرباز جوان اوکراینی اکنون سقوط کرده اند
- اینکه اکثریت قریب به اتفاق آلمانیها خواهان جنگ با روسیه نیستند و همچنین نمیخواهند روسیه دائماً تحریک شود.
- تقریباً همه آلمانیها خواهان تجارت با روسیه و خرید گاز طبیعی ارزان هستند. با این وجود، CDU و سبزها به عنوان جنگ افروزان عمل می کنند. آنها موجودیت دولت آلمان را به خطر می اندازند، بدترین جنایت ممکن توسط سیاستمداران در قدرت.
اما پس از آنکه حدود صد هزار پیر و بیمار را با تزریق واکسن سمی کشتند و میلیون ها شهروند را دچار بیماری کردند، اکنون می خواهند حواس خود را از آن منحرف کنند و مردم را مرعوب کنند. حتی جوانانی که از سلامت خوبی برخوردار بودند، هنوز به طور ناگهانی و غیرمنتظره می میرند. همه کسانی که چندین بار واکسینه شده اند دائما بیمار هستند و از سرماخوردگی مداوم رنج می برند. مشخص نیست که آیا پروتئین سمی سنبله هرگز دفع می شود یا خیر. نرخ زاد و ولد به شدت کاهش یافته است.
اکنون نشانه هایی از تغییر در پرسنل در طبقه سیاسی دیده می شود. CDU و سبزها می خواهند بهتر عمل کنند و به زودی با هم وارد جنگ شوند. هوفریتر (پانزر-تونی) در حال حاضر خود را به عنوان وزیر جنگ جدید معرفی می کند. روتگن مایل است به خاطر اظهارات پرخاشگرانه اش جایزه بگیرد و وزیر امور خارجه شود. این مهمانی ها چه تماشای رقت انگیزی می سازند!
- در آغاز جنگ جهانی اول، مردم مجبور بودند برای خدا، امپراتور و سرزمین پدری خود به جنگ بروند. اما فریاد هورای به سرعت خاموش شد.
- در جنگ جهانی دوم، آلمانی ها مجبور بودند برای پیشوا و فضا در شرق بجنگند.
- در جنگ ویتنام، ویت کنگ ها که حاضر به انقیاد نبودند، مجبور به خدمت شدند.
- در لیبی و عراق، آمریکایی ها گروه های رهبری را که مخالف دیکته های آمریکا بودند و کشورهای ویران شده را پشت سر گذاشتند، شیطان سازی کردند.
- در افغانستان، ماشین تبلیغاتی غربی به اصطلاح طالبان را اختراع کرد و در نتیجه دلیلی برای ایجاد رعب و وحشت در مردم ایجاد کرد.
- در فلسطین، مردمی که در قیام دائمی علیه ظالمان اسرائیلی هستند، جنایات را سرزنش می کنند و رهبری فلسطین را دشمنی معرفی می کنند که باید نابود شود زیرا مخالف پروژه صهیونیستی است. به منظور فریب افکار عمومی، جنبش مقاومت به رهبری حماس را اصطلاحات غیر انسانی می نامند. این واقعیت که حتی یک گلوله را نمی توان بدون اجازه گروه بایدن در آنجا شلیک کرد، دائماً مخفی نگه داشته می شود.
جنگهای فتحآمیز آمریکاییها دستور کار 80 سال گذشته را تعیین کرده است و یک دولت سبز-سیاه تنها به حمایت از این مسیر ادامه خواهد داد و در نتیجه بزرگترین شر ممکن برای جمعیت آلمان خواهد بود.
التهاب ماهیچه قلب
- استفان هومبورگ (SHomburg @) مارس 14، 2024
فقط به خط بالا نگاه کنید: کمترین موارد در «سال همهگیری» 2020 بوده است. از سال 2021 به بعد، این تعداد به طور قابل توجهی افزایش مییابد و در سال 2022 به حداکثر خود میرسد. این سطح در سال 2023 به طور قابل توجهی بالاتر خواهد بود. 1/2
اعتبار جدول: @MeowMuhCow
ارتباط دادن:… pic.twitter.com/oHBliUKW4H
سوئد در سالهای موسوم به همهگیری بین سالهای 2020 و 2022 کمترین میزان مرگ و میر مازاد را در کل اروپا داشته است. در سوئد هیچ قرنطینه و عملاً هیچ اقدامی برای کرونا وجود نداشت. اگر WHO راه خود را دارد، در آینده باید به آن اجازه داده شود که نحوه برخورد یک کشور با به اصطلاح همه گیرها را دیکته کند. قرنطینه مردم، اقتصادها، فرهنگ و بشریت را می کشد.
Cato.org: (https://www.cato.org/policy-analysis/sweden-during-pandemic)"در طول همه گیری کووید-19، سوئد از سایر کشورها متمایز بود و سرسختانه از رعایت مقررات قرنطینه، تعطیلی مدارس و الزامات ماسک سرباز زد. این بسیار بحث برانگیز بود و از سوی بسیاری از افراد خارجی به عنوان یک بازی خطرناک با جان انسان ها تلقی می شد. با این حال، از دیدگاه سوئد، به نظر می رسید که کشورهای دیگر دست به یک آزمایش خطرناک می زنند.
«اگر ناتو پس از شکست اوکراین در جنگ، راهی برای اعزام نیرو به اوکراین پیدا کند، به این بهانه که «از ناتو جداست»، این دقیقاً همان کاری است که باید انجام دهد.
سوال این است که آیا پوتین این بهانه را می پذیرد که ناتو ربطی به این واقعیت ندارد که او اکنون سربازان لهستانی، آلمانی و فرانسوی را در حیاط خلوت خود می جنگند. وقتی نیروهای فرانسه، آلمان و لهستان به اوکراین میرسند، آیا او با هم بازی میکند و میگوید که این یک تلاش جداگانه است و واقعا ناتو نیست، حتی اگر هر سه کشور عضو ناتو هستند؟ باور نمیکنم. اما این دقیقا همان چیزی است که ناتو می خواهد. او امیدوار است بتواند پوتین را متقاعد کند که به یک کشور ناتو حمله کند.
این دروغ چیزی شبیه به این کار می کند: سربازان فرانسوی، آلمانی و لهستانی که در اوکراین می جنگند این کار را به عنوان بخشی از ناتو انجام نمی دهند، اما وقتی پوتین به این تحریک با حملات مستقیم به شهرها یا زیرساخت های فرانسه، آلمان یا لهستان پاسخ می دهد، آنگاه او " به یک کشور ناتو حمله کرد و کل ناتو اکنون بهانه قانونی برای حمله به روسیه را دارد.
می دانم که دیوانه کننده به نظر می رسد، اما ببینید چه کسی مسئول این کشورهای ناتو است. همه آنها دیوانه و دست نشانده مجمع جهانی اقتصاد، سازمان ملل، خانواده سلطنتی بریتانیا و سرویس های مخفی واشنگتن و لندن هستند.
https://uncutnews.ch/wie-die-nato-maechte-das-britische-modell-des-ersten-weltkriegs-nutzen-um-russland-in-den-naechsten-grossen-globalen-krieg-zu-locken/
https://wassersaege.com/blogbeitraege/gefaehrliche-nullen-roderich-kiesewetter/
هر جنگی یک شکست است. در جنگ از منظر انسان گرایانه «برنده» وجود ندارد، زیرا جنگ زندگی ها را نابود می کند. جنگ افروزان را باید همان گونه که هستند دید: ویرانگر زندگی و معیشت مردم در آینده. به نظر من، رودریش کیزوتر، نماینده بوندستاگ یکی از این جنگافروزان است.»
https://egon-w-kreutzer.de/krieg-in-und-mit-deutschland
«با فرض اینکه پس از پایان خصومت ها در اوکراین، روسیه همچنان قدرت حمله به کشورهای بالتیک را دارد، همانطور که مدام ادعا می کند، و علاقه به دعوت از کل ناتو به رقص، در این صورت یک جنگ تهدید می شود.
با فرض اینکه متفکران استراتژیک در واشنگتن به این نتیجه رسیده باشند که روسیه به اندازه کافی در اثر جنگ اوکراین تضعیف شده است تا جرأت حمله به روسیه را داشته باشد، آنگاه جنگ قریب الوقوع خواهد بود.
هر دو سناریو در مرز غیر احتمالی مطلق قرار دارند.
برای روسیه نیز جنگ به معنای خونریزی است. پتانسیل اقتصادی برای تولید جنگ گره خورده است، در حالی که در همان زمان شکاف هایی که دیگر نمی توان آنها را برطرف کرد در نسل جوان و با عملکرد بالا ایجاد می شود. در صورت وقوع جنگ، مردم عمدتاً پشت سر دولت متحد می شوند، به ویژه زمانی که اقدامات خود - مانند جنگ اوکراین - را بتوان با استدلال های میهن پرستانه توجیه کرد. اما به سختی می توان با درک یا تایید به دنبال یک کارزار نظامی بزرگتر بر اساس پیروزی در اوکراین بود. پایان جنگ در اوکراین با یک دوره بهبود و تحکیم در روسیه به دنبال خواهد داشت، مگر اینکه روسیه مورد حمله قرار گیرد.
در ایالات متحده آمریکا و در کارکنان ناتو، مردم مدتهاست که در حال تجزیه و تحلیل نتایج آزمایش تسلیحات در "محل آزمایش اوکراین" هستند، تلاشی که تاکنون بین 60 تا 100 میلیارد دلار هزینه داشته است. این واقعیت که کنگره - دموکراتها یا جمهوریخواهان - بودجه بیشتری برای این آزمایش را رد میکند، نشانه روشنی است که اقدام نظامی مستقیم علیه روسیه برای مدت نامعلومی به تعویق افتاده است.
https://www.anderweltonline.com/klartext/klartext-20241/schachmatt-israel-schachmatt-amerika-schachmatt-deutschland/
چرا آلمان این رابطه نزدیک با اسرائیل دارد؟ دولت اسرائیل توسط یهودیان تأسیس نشده است. اسرائیل توسط صهیونیست ها تأسیس شد. صهیونیست ها یک سازمان سیاسی هستند. در زمان تأسیس صهیونیست ها تقریباً همه یهودیان آلمان مخالف این سازمان بودند. و همچنین علیه تأسیس کشور اسرائیل. هر کس می توانست تا سه بشمارد متوجه شد که تأسیس اسرائیل تنها با اخراج فلسطینیان امکان پذیر است. و چه کسی آن را می خواست؟ حتی پیش بینی اینکه چه اتفاقی می افتد نیازی به پیامبران نبود: مرگ، جنگ، ویرانی، اخراج، دزدی و کشتار دسته جمعی. هزینه دولت اسرائیل با رودخانه های خون پرداخت شد. آیا ما می خواهیم با چنین افرادی برخورد کنیم؟»
من قبلاً در مقالههای قبلی درباره جنگ به سرپوش گذاشتن بر تلفات عظیم اشاره کردهام و فکر میکنم ارزش تکرار دارد: جنگافروزان غربی همچنان ادعا میکنند که استفاده از سربازان اوکراینی در نبرد با روسیه «ارزانتر» است تا جنگیدن. یک جنگ بزرگتر با زندگی آمریکایی ها و اروپایی ها.
اجتماعی بودن پشت این استدلال آزاردهنده است. کمبود نیروی کار در اوکراین قابل حل نیست. این محصول مرگ بی پایانی است که با دلارهای مالیاتی ما پرداخت می شود. ناتو جنگ را با پول و سلاح طولانی کرده است، نه برای پیروزی، بلکه فقط برای قربانی کردن افراد بیشتری در درگیری خونینی که اوکراین احتمالاً از دست خواهد داد.
استدلال آنها همچنین فرض میکند که آمریکاییها و اروپاییها کورکورانه به خدمت سربازی در جنگ علیه روسیه هجوم خواهند آورد. من در مورد اروپایی ها اطلاعی ندارم، اما مطمئناً می دانم که اکثر آمریکایی ها به آن ملحق نخواهند شد و از اعزام سربازی سرباز خواهند زد. اکثریت مردم آمریکا حتی نمی خواهند کمک بیشتری به اوکراین ارائه کنند. آنها مطمئناً برای اوکراین نمی میرند. گستاخی جنگ طلبان باورنکردنی است.
نکته اصلی این است: اوکراین در آستانه شکست خوردن است. اوکراین پرسنلی برای راه اندازی یک ضد حمله موثر ندارد. پرسنلی برای ایجاد یک دفاع عمیق در اختیار ندارد. و از مجرب ترین سربازان خود به عنوان خوراک توپ در سنگرها استفاده می کنند.»
https://uncutnews.ch/russland-will-die-ukrainischen-verteidigungsanlagen-ueberrennen-warum-gibt-es-keine-friedensverhandlungen/
اما ما می دانیم که طبل زدن مداوم افرادی مانند کیزووتر و هوفریتر که می توانند بدون ترس از عواقب طبل بزنند، زیرا آنها مطمئناً باسن خود را به خط مقدم حرکت نمی دهند، بلکه دیگران را به آنجا می فرستند و کشته ها را "قهرمانان جهان" می نامند. «ارزشها» بار دیگر این تصور را ایجاد میکند که هدفش آشکارا درگیر کردن غرب در جنگ با روسیه است.
و هنگامی که به مرحله ای رسیدید که خود را هدف یک کمپین معرفی کردید، آنگاه شروع به شک و تردید می کنید، به خصوص در مورد گزارش های حملات روسیه به مراکز خرید، که بسیار به موقع هستند، گویی کسانی که ... "آنها آنقدر مشتاق هستند که دیگران را به خاطر هوی و هوس خود به مرگ بفرستند، نه، برای اینکه از ارزش های غربی دفاع شود، بالاخره از آنها دفاع شود، دستور این بمباران را از کرملین یا از سرویس مخفی اوکراین..."
https://sciencefiles.org/2024/05/26/warum-wollen-deutsche-polit-darsteller-einen-direkten-krieg-mit-russland-beginnen/
پتر سییارتو، وزیر امور خارجه مجارستان پس از دیدار با اتحادیه اروپا، تعداد بالای کشتهشدگان اوکراین، همراه با مشکلات اوکراین در استخدام جمعیت خود، به این معنی است که اتحادیه اروپا به طور فزایندهای به سمت استخدام جوانان اروپایی، به ویژه در نزدیکی جغرافیایی اوکراین، برای مبارزه با روسیه خواهد رفت. وزرای خارجه
تلفات اوکراین روز به روز غیر قابل تحملتر میشود، مردان اوکراینی دیگر اجازه خروج از اوکراین را ندارند و اکنون میخواهند جوانان اروپایی را به جنگ دعوت کنند. و از آنجایی که تشدید در ابتدا به این منطقه برخورد می کند، تقریباً به وضوح می توان این بحث را شنید که سربازان باید ابتدا از نزدیکی جغرافیایی اعزام شوند. سییارتو در مصاحبه با رسانههای مجارستانی گفت: «همه اینها به این معنی است که آنها میخواهند جوانان اروپای مرکزی، از جمله جوانان مجارستانی را با سربازان وظیفه اروپایی به جنگ بفرستند».
https://tkp.at/2024/05/28/eu-aussenminister-diskutieren-ueber-generelle-europaeische-wehrpflicht/
او با رهبران ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و آلمان ملاقات می کند، همانطور که این چهار نفر در حال «تشدید برای کاهش تنش» هستند، همانطور که در اینجا بحث شد، تا روسیه را وادار کند که مناقشه را با شرایط نسبتاً بهتری حل و فصل کند. غرب و اوکراین
آنها قبلاً موافقت کردهاند که اوکراین از سلاحهای خود برای حمله به اهدافی در قلمرو روسیه استفاده کند، فرانسه مداخله متعارف در آنجا را بررسی میکند، و لهستان مورد حمایت ایالات متحده در حال بررسی پرتاب موشکهای روسیه بر فراز غرب اوکراین است. در همان زمان، رئیسجمهور پوتین تمایل به مصالحه را تا زمانی که منافع روسیه حفظ میشود، اعلام کرد، نخستوزیر استونی اعلام کرد که اوکراین ممکن است بخشی از خاک خود را از دست بدهد و بایدن ادعا کرد که این کشور نمیتواند به ناتو بپیوندد.
با توجه به پیروزی روسیه در "مسابقه لجستیکی"/"جنگ فرسایشی" که حتی استولتنبرگ، رئیس ناتو نیز با ملایمت اذعان کرد، این واقعیت برای غرب آشکار می شود که تشدید تنش های مورد انتظار در تابستان می تواند آخرین شتاب قبل از مجبور شدن به معامله با روسیه باشد. نوعی سازش به هر حال، در تابستان امسال شاهینهای رادیکالشده ایدئولوژیک، از سر ناامیدی، تصمیم به یک رویارویی خطرناک هستهای گرفتند تا روسیه را مجبور به دادن امتیازاتی کنند که میتوان آن را به عنوان یک پیروزی استراتژیک تلقی کرد.»
https://tkp.at/2024/06/07/80-jahre-d-day-geschichtsrevisionismus-inmitten-des-stellvertreterkrieges/
چندین عامل کلیدی در جنگ اوکراین وجود دارد. با این حال، اینها توسط رسانه های جریان اصلی که به عنوان تبلیغات جنگ عمل می کنند، ساکت نگه داشته می شوند. این شامل قانون ممنوعیت زبان اوکراینی در سال 2019 می شود. با ممنوعیت زبان روسی در زندگی عمومی، دولت ملی گرا کی یف از راه حل مسالمت آمیز جنگ دونباس که از سال 2014 ادامه دارد، جلوگیری کرد. تشدید بیشتر در جنگ امروز اوکراین اجتناب ناپذیر بود. اتحادیه اروپا و ناتو از این امر حمایت کردند.
در اوکراین باستان، حدود 30 درصد از ساکنان روسی به عنوان زبان مادری خود صحبت می کردند. روسی در استفاده روزمره بسیار رایج شد. در شرق اوکراین و دونباس، روسی زبان اصلی است. اوکراینی و روسی زبانهای اسلاوی مرتبط هستند، اما تفاوت قابل توجهی دارند و قابل مقایسه با اسپانیایی و پرتغالی است.
برخی کشورها در اروپا با چندین زبان مستقل وجود دارند که زبان رسمی هستند و در مدارس تدریس می شوند. در سوئیس اینها عبارتند از: آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و رومانش. در بلژیک: فرانسوی، فلاندری و آلمانی. و در ایرلند: انگلیسی و ایرلندی (گالیک).
بدون احترام و حمایت فعال زبان های مربوطه، این دولت ها مدت ها پیش تقسیم شده و از هم می پاشیدند. اگر والون ها فلاندری ها را مجبور می کردند که به زبان فرانسه صحبت کنند، در بلژیک جنگ داخلی رخ می داد. در سوئیس، ولزهای فرانسوی زبان از کانتون های سوئیس آلمانی زبان جدا می شوند اگر به فکر سرکوب فرانسوی ها در ولش باشند. برای حساسیت سوئیسی، این یک ایده کاملا پوچ و غیرقابل تصور خواهد بود. مردم آنجا به تنوع زبانی افتخار می کنند.
قانون استفاده از زبان اوکراینی را در زندگی عمومی و تجاری الزامی می کند. این بدان معنی است که زبان روسی فقط در مکالمات خصوصی و در طول مراسم مذهبی قابل صحبت است. حتی در مناطق روسی زبان، ادارات و مقامات از استفاده از زبان روسی منع شده اند. در طول مبارزات انتخاباتی، احزاب و نامزدهای طرفدار روسیه از تبلیغات به زبان روسی منع می شوند. زبان اوکراینی زبان آموزشی در مدارس و دانشگاه ها است و تمامی امتحانات به زبان اوکراینی برگزار می شود. در مدرسه ابتدایی، به کودکان روسی زبان اجازه داده می شود که علاوه بر زبان اوکراینی در گروه های جداگانه، زبان روسی نیز یاد بگیرند. اما زبان های بومی اوکراینی دیگر زبان روسی را یاد نمی گیرند. و بعد از دبستان فقط اوکراینی وجود دارد. قانون منع زبان ریشه کن کردن زبان روسی در علم، فرهنگ، فیلم، سینما و رسانه را تنظیم می کند. نرم افزارهای کامپیوتری، وب سایت ها و صفحات شبکه های اجتماعی نیز باید به زبان اوکراینی باشند. قانون شامل صفحاتی از مقررات برای همه موارد زندگی اجتماعی است. در همه شرکتها، مؤسسات و اقدامات پزشکی باید با مشتریان اوکراینی صحبت شود. مشتری می تواند از خدمات به زبان روسی شکایت کند و ممکن است با جریمه روبرو شود. فقط در صورت درخواست صریح مشتری ممکن است به زبانی غیر از اوکراینی ارائه شود.
این مقررات تأثیر عمیقی بر زندگی بین فردی دارد. مردم تا بهترین الیاف زندگی خود توسط دولت اوکراین حمایت می شوند. زبان اوکراینی در همه جا اجباری است.
کمیسرهای زبان برای اجرای این قانون تعیین شدند. در غیر این صورت جریمه ای معادل یک ماه دستمزد به همراه خواهد داشت.
هیچ اتفاقی نیفتاد، هیچ اعتراض سیاسی یا حتی اتحادیه اروپا برای توقف پرداخت ها و تحویل تسلیحات وجود نداشت. در عوض، اتحادیه اروپا و ناتو از نژادپرستی در اوکراین با هزینه های سیاسی، مالی و نظامی حمایت کردند. زیرا از «ارزش های غربی» در اوکراین دفاع می شود.
فهمیدن اینکه اطلاعات نادرست رسانه های جریان اصلی چقدر خوب کار می کند، تکان دهنده است. ممنوعیت زبان به سادگی گزارش نشد. به همین دلیل است که کمتر کسی در مورد آن می داند. به این ترتیب یکی از دلایل اصلی جنگ مخفی ماند. در عوض، رسانههای جریان اصلی زبان «جنگ تجاوزکارانه تحریکناپذیر روسیه» را تثبیت کردند و با تکرار مداوم آن را در آگاهی عمومی سوزاندند. چنین تبلیغات جنگی مسحورکننده ای را فقط می توان با تفکر روشن و صحبت در مورد آن از بین برد.
با قانون ممنوعیت زبان که در سال 2019 در میانه جنگ دونباس تصویب شد، یک راه حل مسالمت آمیز برای جنگ دونباس به خاک سپرده شد. این قانون نشان داد که هیچ صلح و توافقی با کیف وجود نخواهد داشت. حاکمان کی یف به ساکنان روسی دو جمهوری مردمی جدا شده دونباس نشان دادند که می خواهند زبان آنها را ممنوع کرده و آنها را به شهروندان درجه دو تقلیل دهند. با انجام این کار، کیف قرارداد مینسک را که در سال 2015 امضا شده بود، دفن کرد. توافقنامه مینسک یک وضعیت فدرال خودمختار را برای دو جمهوری دونباس با حقوق فرهنگی و اقتصادی، از جمله حق استفاده از زبان خود، در نظر گرفت. این راه حل صلح بود. اما کیف و کشورهای ناتو و اتحادیه اروپا علاقه ای به این موضوع نداشتند. این بدان معنی بود که تشدید بیشتر جنگ اجتناب ناپذیر بود.»
سازمان اتحادیه اروپا ریشه در دهه 1950 به عنوان یک انجمن تجاری سست از کشورهای اروپای غربی - در درجه اول فرانسه و جمهوری فدرال آلمان - دارد که اعلام کرد درس های جنگ جهانی دوم آموخته شده است و هرگز تغییر نخواهد کرد. به حسن همجواری و مشارکت تجاری تکرار خواهد شد. بلوک اروپا در تجسم های قبلی خود به دنبال حفظ روابط دوستانه با اتحاد جماهیر شوروی بود که به ویژه تجارت انرژی سنگ بنای همکاری بود.
از زمان پایان جنگ سرد در سال 1991، اتحادیه اروپا در راستای گسترش ناتو گسترش یافته است. قدرت آنها به طور فزاینده ای متمرکز شد و سیاست ملی غصب شد. یکی از ویژگیهای بارز ناتو و اتحادیه اروپا، سختتر شدن سیاستهای ضد روسیه است که با نفوذ کشورهای بالتیک ضد روسیه همراه است. از نظر تاریخی، این دولتها با آلمان نازی در جنگ نسلکشی آن علیه اتحاد جماهیر شوروی همکاری کردند. کشورهای بالتیک هنوز هم پناهگاه فاشیست هایی هستند که رایش سوم را می پرستند. از این رو، تخریب یادبودهای جنگ دوران شوروی و بازسازی مراسم بزرگداشت عمومی همکاران نازی.
جنگ نیابتی ناتو در اوکراین علیه روسیه، ادامه برنامههای امپریالیستی غرب برای تحت سلطه درآوردن خاک روسیه است که قبلاً توسط آلمان نازی دنبال میشد.
اتحادیه اروپا برای تبدیل شدن به بخشی از ماشین جنگی ناتو، آرمان های سابق خود یعنی صلح طلبی و همکاری را کنار گذاشته است. آنچه بسیار مهم است این است که اتحادیه اروپا به ماشین جنگی بودجه قانونی اجباری ارائه می کند، حتی برای کشورهایی که بخشی از ناتو نیستند، از جمله کشورهای بی طرفی مانند اتریش و ایرلند.
علاوه بر این، اتحادیه اروپا توسط افرادی هدایت می شود که به جنگ با روسیه علاقه دارند: فون در لاین، وزیر دفاع سابق آلمان و از نوادگان ایدئولوگ های نازی، توسط کاجا کالاس و آندریوس کوبیلیوس حمایت و حمایت می شود، که در این فکر هستند که روسیه می تواند. فقط به "شکست" آن فکر کنید.
https://tkp.at/2024/09/25/die-eu-verwandelt-sich-in-die-kriegs-finanzierungsmaschine-der-nato/