امواج هیجان در سراسر جهان

Tاولین موج هیجان در خاورمیانه آغاز شد: پس از فتح و اشغال عراق توسط آمریکایی ها ، تهدید ایران و ادامه ستم وحشیانه مردم فلسطین ، یک طبقه متوسط ​​جوان خود را تحت حمایت اسلام رها کرد و کشف کرد بهار عربی. انقلاب با استفاده از ابزار نظامی در هم کوبید و آمریکایی ها رژیم جدیدی را برای شکنجه نصب کردند که حتی ظالمانه تر از رژیم مبارک بود. عواقب آن وحشت "دولت اسلامی" بود ، که دستگاههای سیاسی ایالات متحده آمریکا و اروپا به طور هماهنگ واکنش نشان دادند ،او همچنین به اروپا و ایالات متحده آمریکا رسید ...

اولین موج هیجان در خاورمیانه آغاز شد: پس از فتح و اشغال عراق توسط آمریکایی ها ، تهدید ایران و سرکوب وحشیانه مردم فلسطین ، یک طبقه متوسط ​​جوان تحت حمایت اسلام خود را رها کرد و بهار عربی را کشف کرد. انقلاب به طرز بیرحمانه ای با ابزار نظامی سرکوب شد و آمریکایی ها رژیم جدید شکنجه را نصب کردند که حتی ظالمانه تر از رژیم مبارک بود. عواقب آن وحشت "دولت اسلامی" بود ، هنگامی که حملات به اروپا نیز رسید ، دستگاه های سیاسی ایالات متحده آمریکا و اروپا به طور هماهنگ واکنش نشان دادند.

موج دوم. که با افزایش مهاجرت آفریقا و جنبش پناهندگان در سراسر جهان روبرو شد. غارت قاره آفریقا توسط شرکتهای جهان غربی منجر به افزایش فقرزدایی شد. مازاد كشاورزی تولید شده در اروپا به آفریقا صادر شد و در آنجا ساختارهای محلی را از بین برد. زمین های ماهیگیری آفریقای غربی توسط شرکت های اروپای غربی خالی ماهیگیری شد. منابع طبیعی قاره (نفت از نیجریه ، فلزات از کنگو) با کمک فساد غارت می شوند. زندگی نسبتاً بی دقتی ناشی از آن در کشورهای اروپای غربی به طور گسترده ای توسط رسانه ها پخش شد و با ظلم و ستم وحشیانه در همان زمان ، به میل به مشارکت در کشورهای وطنی که به موج تبدیل شد منجر شد.

برخلاف شیوع ویروس ها ، یک موج دوم و حتی چندین موج مهاجرت وجود دارد و هنوز هم وجود دارد. هنگامی که نمی توان موج را در ابتدا متوقف کرد و مهاجران در اتریش و در مرزهای آلمان اردو می زدند ، دولت از این ترفند برای ترسیم خود به عنوان انسانی استفاده می کرد و داستان دختر کشیش را بیرون می آورد. اما مرزها به سرعت بسته شدند و نجات افراد غرق شده جرم شمرده شد. در این مورد ، دولت های اروپا و حتی ایالات متحده با هم هماهنگی و واکنش نشان دادند.

موج سوم هیجان زمانی آشکار شد که مشخص شد قانون اساسی اقتصادی نئولیبرال در حال سقوط است. این بحران به اصطلاح مالی سال 2008 آغاز شد ، که در واقع تنها یکی از مظاهر مدل نئولیبرال جامعه بود. به طور فزاینده ای روشن شد که این مدل تنها با بیشترین فداکاری قابل حفظ است ، و در نهایت با میلیونها بیکار در یک فاجعه به سر می برد. طبقه سیاسی تحت فشار بین المللی قرار گرفت. دولتهای به اصطلاح پوپولیست مانند مجارستان و لهستان تلاش کردند تا از هم جدا شوند. در ایتالیا "جنبش پنج ستاره" درگیر دولت بود ، در فرانسه با ماکرون محاکمه شد ، در انگلیس جنبش Brexit وجود داشت و در آلمان AfD تأسیس شد. نخبگان قدیمی مجبور به استعفا شدند و سوسیال دموکراسی با سرعت نفس گیر از بین رفت. در ایالات متحده ، یک روانگردان به عنوان رئیس جمهور مطرح شد. و برزیل یک رئیس جمهور فاسد با ایده های فاشیستی دارد ..

در این شرایط که نخبگان قدیمی را تهدید می کرد ، وحشت گسترده ایجاد شده توسط رسانه ها ، که موج هایی در سراسر جهان پخش می کرد ، یک اتفاق خوش آمدید برای دولت ها بود تا ابتکار عمل را برای نظم و انضباط مردم و آماده سازی آنها برای نیازهای آینده فراهم کنند. این بار ، علاوه بر دختر کشیش نگران ، ایده خوبی بود که بتوانیم چهره این فیزیکدان را که با اطمینان از اصطلاحات علمی استفاده می کند ، بیرون بیاوریم. در صورت عدم کار مقدماتی کافی از RKI ، صدراعظم با معیارهای آماری درهم تنیده شد ، به طوری که انگیزه سیاسی واقعی قابل مشاهده است. مطبوعات نئولیبرالی ، چه چپ و چه راست ، و رسانه های دولتی در ابتدا با شور و شوق و در حال حاضر به طور فزاینده ای برای دستکاری توده ها مصمم بودند. حتی بعد از فروکش شدن موج عفونت ها ، آنها همچنان سعی می کنند هیجان را بدون توجه به احمق بودن از خودشان حفظ کنند. با توجه به این انسجام بین دستگاه های سیاسی و رسانه ها و در عین حال عدم اطلاعات با متوقف کردن اظهارات غیر سازگار ، باید این سؤال را مطرح کرد که آیا تا به حال استقلال داخلی وجود داشته یا خیر ، بلکه یک داستان است. در این زمینه ، باید حمله به ZDF را نیز توضیح داد.

یک پاسخ به "موج هیجان در سراسر جهان"

  1. من به عنوان یک فرد متفکر عقلانی که به تفکر اومانیستی آموخته است ، من این ویژگی را برای شما فراهم کردم که به هر دو طرف یک سکه نگاه کنیم تا بتوانم قضاوت کنم. بنابراین من نسبت به همه افرادی که راه حل های ساده ای برای موضوعات پیچیده ارائه می دهند ، مشکوک هستم. یا به این دلیل که آنها پیچیدگی یک چیز را درک نکرده اند یا به این دلیل که می خواهند از طبیعت منعکس کننده دیگران برای اهداف خود استفاده کنند. اگر استدلالهای شما با افراد تحصیل کرده ملاقات کند ، آنها با خنده مقاله را کنار می گذارند. خطرناکتر شدن افراد کمتر تحصیل کرده که به این امر اعتقاد دارند و آن را گسترش می دهند. بنابراین می توانید به طور انتقادی مشخص کنید که 80٪ از کل "دانش" در اینترنت حمله نادرست یا دشوار است. و سپس یک نفر تعجب می کند که چه کسی از آن استفاده می کند و به نفع او اینقدر "تلخه" رواج دارد. چه کسی برای برخی از وبلاگ ها و تأثیرگذار پرداخت می کند. با این چه چیزی کسب می کنید چه کسی از این تئوری های مزخرف و توطئه سود می برد. کسی دنیا را با آن پیش نمی برد. آنچه من از دست می دهم این است که گاهی اوقات مدارکی از این گوشه ارائه می شود و راه حلهای مفیدی یافت می شود. با این حال ، من مدت طولانی اعتماد به نفع عمومی را از دست دادم. اگر بیشتر و بیشتر حرفه هایی که به طور سنتی مورد اعتماد قرار گرفته اند ، مانند پزشکان و داروسازان ، بیشتر به کیف پول خود توجه می کنند تا بهزیستی بیمارانشان ، اعتماد به سرعت از بین می رود. بیماران اختراع می شوند ، داروهای سرطان رقیق شده تا ناکارآمدی ، نسخه هایی که بین پزشکان و داروسازان صورت می گیرد ، صورت می گیرد ، ضربان سازها که از جسد برای استفاده مجدد استفاده شده اند و خدمات "جوجه تیغی" به صورت خصوصی صورتحساب می شوند که فقط به پزشک کمک می کنند و از اداره مالیات می پردازند به صورت نقدی. هستند افراد "خصوصی" که با آنها می توانید پول زیادی کسب کنید ، "بیش از حد تحت درمان هستند" ، در حالی که بیماران در صندوق پول می توانند خوشحال شوند که حتی یک قرار ملاقات درمانی را دریافت می کنند. یکی در مورد صداقت اخلاقی "روپوش سفید" تردید می کند و سپس به حرفه های دیگر اعتماد ندارد. این یک موضوع جالب برای یک وبلاگ خواهد بود که نگاهی جدی به آن باندازد.

Schreibe einen Kommentar

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. Erforderliche فلدر سند MIT * مشخص شده